AbiDic.com
  • دیکشنری

آبله کردن


english

1 general:: blister

transnet.ir


معنی‌های پیشنهادی کاربران

پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
Captcha Code
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
آبگونگی
آبگونه
آبگیر
آبگیر مانند
آبگیری
آبگیری لجن
آبگیری کردن
آبگینه
آبله
آبله دار
آبله رو
آبله گرفتن
آبله گون
آبله گون کردن
آبله مرغان
آبله کردن
آبلهای
آبلیمو
آبمیوه گیری
آبنوس
آبها
آبهای آزاد
آبهای داخلی
آبهای دریا های آزاد
آبهای ساحلی
آبهای سرزمینی
آبهای سطحی
آبهای عمومی
آبهای قابل کشتیرانی
آبهای معدنی

پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی

نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.  
عبارت داخل کار را وارد کنید
Captcha Code
 
آبی دیکشنری
  • آبی دیکشنری
    • درباره آبی دیکشنری
    • استفاده از آبی دیکشنری
    • ورود به سیستم
    • تماس با آبی دیکشنری
  • لینک های دیگر
    • Disclaimer
    • ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
    • https://satraa.com/
    • ترجمه گوگل
    • دانلود مقاله
    • دارالترجمه رسمی روسی
    • دارالترجمه رسمی فرانسه
    • ترجمه فارسی به انگلیسی
    • دارالترجمه آلمانی
    • دارالترجمه ایتالیایی
کلیه حقوق مادی و معنوی آبی دیکشنری متعلق به سایت ترجمه تخصصی شبکه مترجمین ایران است.
طراحی و ساخت از گروه دیجیتالی محیط